ادامه خسارت محض
برجام، فیش های حقوقی نجومی مدیران دولتی، تعطیلی کارخانجات باسابقه و
خوشنام داخلی، فعالیت های اقتصادی - سیاسی برادر روحانی، توقیف 9 دی و جهان
و شکایت از کیهان و دانشجو و... آغاز سال آخر دولت روحانی را به کام مردم
تلخ کرده است
سال پایانی عمر دولت روحانی با ماجراهای عجیب و تلخی آغاز شده است که اگر
قرار باشد از تعبیری شاعرانه برای آن استفاده شود، می توان به این عبارت
معروف اشاره کرد که: سالی که نکوست از بهارش پیداست...
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی "خیبرآنلاین"،
ماجرای عبرت آموز "خسارت محض برجام" و دوران در حال تجربه پسابرجام یکی از
مواردی است که نحسی آن، به جای گشایش، تبدیل به پاشنه آشیلی شده که بعید
است تا پایان عمر این دولت، گریبان آن را رها کند.
گره زدن همه
مشکلات کشور، از جمله آب خوردن(!) به برجام از سوی شخص روحانی و معطوف کردن
همه نگاه ها برای حل معضلات به این توافق ضعیف و اجرانشده و خلاصه کردن
قوه مجریه به وزارت خارجه و وزارت خارجه به موضوع مذاکرات، به ویژه مذاکرات
نابجای 2 نفره با جان کری وزیر خارجه آمریکا، مشکلی است که دولت یازدهم به
صورت خودخواسته وارد این مخمصه شده و همچنان با اصرار فراوان به آن ادامه
می دهد.
اما برجام، همه مشکلات دولت روحانی در سال پایانی عمر خود
نیست؛ ماجرای فیش های حقوقی نجومی موضوع تاسف برانگیزی بود که به یکباره سر
باز کرد و فضای عمومی دولت را دچار چالشی جدی و اساسی نمود.
همزمان
با آن، موضوع نگران کننده تعطیلی کارخانجات قدیمی و معتبر کشورمان که در
امر تولید داخلی سالهاست نقش به سزایی داشته اند، غصه دیگری است برای مردم
ایران که البته برای دولت روحانی به عنوان یک بحران شناخته می شود؛ بحرانی
که ناشی از سوءمدیریت ها و بی تدبیری هایی است که اعمال شده است و حالا،
علاوه بر از دست رفتن ظرفیت های تولیدی کشور، تعداد بیشتری از کارگران
زحمتکش و دلبسته به انقلاب را به خیل عظیم بیکاران اضافه کرده است.
اما
اینها هم تنها مسایل غم انگیز برای دولت روحانی در آغاز سال پایانی آن
نیست به طوری که اخیرا، موضوع تحدید آزادی بیان و رسانه های منتقد دولت که
بازهم با حاشیه سازی خودخواسته مسئولان دولتی کلید خورده، مساله ای است که
برخلاف شعارهای انتخاباتی 3 سال قبل روحانی، حالا فاصله میان دولت را با
رسانه ها و جامعه افزایش داده است.
حسن روحانی در رقابت های انتخاباتی سال 92 درباره رسانه ها وعده های ذیل را اعلام کرده بود: "- راه مقابله با فساد آزادی دادن به رسانهها و مطبوعات است و اتکا به نظارتهای فرهنگی کافی نیست. - رابطه دولت و رسانه نباید جاده یکطرفه باشد و دولت هرچه میپسندد انتظار داشته باشد از رسانهها تبلیغ و اعلام شود."
اما
اینک، در ایامی که آخرین سال دولتش آغاز شده است، به صورت تقریبا همزمان،
هفته نامه "9 دی" توقیف شده، از ادامه فعالیت پایگاه "جهان نیوز" ممانعت به
عمل آمده، مدیرمسئول روزنامه "کیهان" به دادگاه فراخوانده شده، خبرگزاری
"دانشجو" با 9 شکایت دولتی مواجه شده اند.
علاوه بر اینها، خبرها
حکایت از آن دارند که ظاهرا برخورد امنیتی - شکایتی دولت از رسانه های
منتقد تنها به موارد فوق ختم نخواهد شد و اگر تدبیر جدید و مناسبی اندیشیده
نشود، احتمال افزایش تحدید آزادی بیان و رسانه وجود دارد.
جالب
اینجاست که این برخوردهای عجیب با رسانه های منتقدان با انتشار اخبار مفاسد
اقتصادی مقارن شده است که همین مساله، دقیقا برخلاف شعار روحانی است که
شرح آن در سطور فوق گذشت.
اگرچه از امنیتی ترین دولت تاریخ بعد از انقلاب
چنین مسایلی شاید دور از توقع و انتظار نبوده و نیست، اما برای کسانی که
پیاده روی با نماینده دشمن اصلی انقلاب و اسلام را برای خود افتخار می
دانند و به نشست و برخاست دونفره و در اتاق دربسته با شیطان اصرار می
ورزند، عدم تحمل نظر منتقد عجیب به نظر می رسد.
از رییس دولت یازدهم
که فردی در کسوت روحانیت، آشنا به احکام اسلام و سیره اهل بیت(ع) و سخنور و
خطابه خوان است، کمترین انتظار این بود که رفتار خود و باندش را بر اصل
مبنایی "رحماء بینهم و اشداء علی الکفار" منطبق نماید اما آنچه که طی 3 سال
اخیر تجربه شد، دقیقا برخلاف این مسیر بود.
بدیهی است از دولتی که رییس جمهور
آن نسبت به خیل کثیر منتقدان از ادبیات غیرمتعارف و توهین آمیز زیر
استفاده می کند، چه انتظاری برای آزادی بیان و رسانه هست؟ او 3 سال است
منتقدانش را اینگونه مورد خطاب قرار می دهد: "بی سواد"، "برو به جهنم"،
"بزدل"، "ترسو"، "تغذیه شده از جای خاص"، "افراطی"، "تندرو"، "تازه به
دوران رسیده"، "حسود"، "دارای منافع زودگذر"، "تازه به دوران
رسیده"، "تفرقه انداز"، "تخریبگر"، "کارشکن"، "دروغ پراکن"، "بی شناسنامه"،
"بیکار"، "متوهم"، "عصر حجری"، "لرزان"، "عقب مانده" و...
هرچه
هست، نقاب اعتدال حضرات پرمدعا از چهره هاشان کنار رفته و طشت افراطی گری
آنها روی زمین افتاده و صدایش سراسر ایران را فراگرفته است. بدین ترتیب،
حتی اگر دولت حجم حملات و محدویت ها علیه منتقدان و رسانه های آنها را بیش
از این هم تشدید کند، دیگر نمی تواند مانع رسیدن اخبار و اطلاعات از
سوءمدیریت ها و بی تدبیری ها به مردم فهیم ایران شود. این اعمال محدودیت ها
و امنیتی کردن فضای رسانه ای کشور هم موضوعی نیست که دولت یازدهم طبق روال
همیشگی خود بتواند آن را به عهده دولت سابق بیاندازد و از پذیرفتن مسئولیت
آن شانه خالی کند.
ادامه خسارت محض برجام، فیش های حقوقی نجومی
مدیران دولتی، تعطیلی کارخانجات باسابقه و خوشنام داخلی، فعالیت های
اقتصادی - سیاسی برادر روحانی، توقیف 9 دی و جهان و شکایت از کیهان و
دانشجو و... آغاز سال آخر دولت روحانی را به کام مردم تلخ کرده است.
توصیه
دلسوزانه به دولتمردان این است که در این سال پایانی، همت خود را بر خدمت
بی منت و شبانه روزی به ملت بزرگوار و بابصیرت ایران اسلامی بگمارند و از
حاشیه سازی های بی مورد و هزینه زا برای کشور خودداری نمایند.
حضرات
به یاد داشته باشند که کمتر از 12 ماه دیگر در مسندهای فعلی خود حضور
دارند و به جهت طبیعت فضای انتخاباتی، از چند ماه دیگر عملا نمی توانند
برنامه خدمت خاصی را در دستورکار خود قرار دهند؛ کاش قدر این فرصت های در
اختیار را بیش از این بدانند.