عید مبعث/ یا علی انت یعسوب المومنین ( ای علی تویی پیشوای مومنین )
27 رجب مصادف با بعثت پیامبر اکرم (ص)
حرا در هاله ای از نور
خلوت
غار حرا را آشوبى بر آشفته است ، نسیم آسمانى همراز روحى گشته که مانوس با
آسمان است ، ستاره اى که با فروغش آتشکده ها را به دست غروب سپرد و کنگره
هاى کاخ استبداد کسرى را فرو ریخت ، اینک پیام رسالت نجوا می کند.
فروغ نگاهش گرما بخش ساقه هاى شکننده و
ظریفى میشود که زیر خروارها، خاک جاهلیت خرد میشدند. خنکناى گواراى کلامش ،
آتش نمرودیان را به خاکستر مى نشاند.بد بیضائى او بساط سحر و کفر و عناد
درهم مى ریزد، دم مصطفائیش ، عطر خوشبوى زندگى مى پراکند، دلهاى فرو مرده
در انتظار قاصد بیداریند.
آرى محمد (ص) قاصد بیدارى دلها می شود، آرى محمد (ص ) عازم پیکار با بت ها میشود.
بعثت پیامبر اکرم (ص)
محمد امین(ص) قبل از شب 27 رجب در غار حرا
به عبادت خدا و راز نیاز پرداخت و در عالم خواب رؤیاهایی می دید راستین و
برابر پروردگار بزرگش برای پذیرش وحی بهتدریج آماده میشد.
درعالم
واقع روح الامین، جبرئل بزرگ، فرشته وحی مامور شد آیاتی از قرآن را براو
بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد. محمد (ص) در این هنگام چهل سال
بود. تنهایی و توجه خاص او در غار حالتی غریب در او ایجاد مینمود. حالتی
وصف ناشدنی، ترس و ابهام از یک طرف و شعف و سبک بالی از سوی دیگر و به
ناگاه در شبی از این لیالی پر قدر فرشته وحی به یکباره بر او نازل گردید با
این پیام:
«اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق . اقرأ وربک الاکرم.الذی علم بالقلم.علم الانسان ما لم یعلم».
بخوان
به نام پررودگارت که آفرید. او انسان را از خون بسته. بخوان به نام
پروردگارت که گرامی تر و بزرگتر است .خدایی که نوشتن آفرید .به انسان آموخت
آنچه را که نمی دانست.
فرشته وحی به او فرمان خواندن داد ولی حضرت بیان داشت خواندن نمیدانم. اما بار دیگر همان جمله را شنید، فرمود: «من امی و درس ناخواندهام» و شنید: «بخوان»، این بار روحالامین او را سخت فشرد و محمد(ص) دریافت که این بار میتواند و بدین ترتیب جبرئیل ماموریت خویش را به انجام رساند.
آن حضرت از کوه پایین آمد و به خانه همسر مهربانش خدیجه شد. واقعه عجیبی را که بر او گذشته بود با وی در میان گذاشت. او را دلداری داد و گفت: «بدان که خداوند مهربان هرگز به تو که با خانوادهات مهربان هستی و از ستمدیدگان و محرومان دستگیری میکنی بد نخواهد کرد و تو را تنها نمیگذارد». او دانست که ماموریت بزرگ شویش آغاز شده است. حضرت فرمود: «مرا بپوشان تا لختی بیاسایم، خدیجه چنین نمود و محمد (ص) به خوابی آرام فرو رفت».
خدیجه به منزل عموزادهاش «ورقة ابن نوفل» که از دانایان عرب بود در آمد و شرح ماوقع را بیان داشت ورقه اظهار داشت که پروردگار بزرگ برای شویت ماموریتی بس عظیم قرار داده و اراده خداوند بر رسالت محمد قرار گرفته است و او همان آخرین پیامبر موعود است. بدین ترتیب پیامبر رحمت در سن 40 سالگی برای نجات و سعادت ابناء بشر به مقام نبوت رسید. او آمد تا برای همه آدمیان الگویی باشد نمونه تا رسم چگونه زیستن را به آنان بیاموزد و راه هدایت را به انسانها بنمایاند. آری محمد امین، پیامبر رحمت و ختم مرسلین برای هدایت و سعادت ما آمد.
ظاهرا دو قول در این زمینه وجود دارد:
1-آن حضرت را یعسوب الدین و یعسوب المؤمنین نامیدهاند، زیرا یعسوب ملکه
زنبوران عسل است که از همه قوىتر و هوشیارتر است،بر در کندو مىایستد و هر
زنبورى که عبور مىکند دهانش را مىبوید، اگر بوى بدى از او بشنود مىفهمد
که از گیاه بدى استفاده کرده،پس او را دو نیم مىکند و بر دو کندو
مىافکند تا زنبورهاى دیگر عبرت گیرند.على علیه السلام نیز بر در بهشت
مىایستد و دهان مردم را مىبوید،هر کسى را که بوى دشمنى خود ازاو بشنود در
آتش دوزخ مىافکند.
2- ابن ابی الحدید که از بزرگان اهل سنت است، در این باره می گوید: این دو
لقب را پیامبر اکرم (ص) در دو نوبت به علی بخشید. یک بار به او لقب یعسوب
الدین را داد؛ یعنی مالک و رئیس و حاکم دین، و در نوبت دیگر فرمود: یعسوبُ
المؤمنین؛ یعنی آقا و رئیس مؤمنان.
موید باشید.
سلام
وبت خیلی خوبه خوششحال میشم دوباره بیام تا حمایت کنم ازت و بروز باشی راستی همان طور که باید بدونی داشتن لینک در صفحاتی با پیج رنک بالا تاثیر بسیار زیادی در رتبه و سئوی شما در گوگل خواهد شد ، وب سایت من با تمامی وب سایت ها و وبلاگ ها با هر پیج رنک و رتبه ای ، تبادل لینک میکند ،، این سیستم کاملا اتوماتیک بوده و شما به راحتی و در کمترین زمان میتوانید با ما تبادل لینک داشته باشید و لینک تون رو ثبت و مشاهده کنید که با تبادل سه طرفه رتبه سایتت توی گوگل میره بالا این تبادل هم برای من خوبه هم تو امتحانشم مجانی !
این میتونه یه شانس خوب باشه!
منتظرتم...
www.jahan13.ir